زندگینامه شهید محمد باقر سربرقی مقدم

شهید محمد باقر سربرقی مقدم

نام پدر: علی اکبر

تاریخ تولد: 1343/08/05

تاریخ شهادت: 1363/07/20

محل شهادت: میمک

محل دفن: گلزار شهدای طرقبه

 

شهید محمد باقر سربرقی مقدم در آبانماه سال 1343 در شهر شهیدپرور طرقبه در خانواده ای مذهبی متولد شد. وی در دوران کودکی فردی باهوش و فعال بود و از این رو در سن شش سالگی پا به عرصه دانش نهاد. با اتمام این دوره به خاطر علاقه و اشتیاقش به مکتب شریف اسلام، مدتی را صرف آموختن کتب دینی و فرائض اخلاقی کرد. پس از این مدت به دلیل عدم امکانات مالی و اقتصادی به خدمت پدر درآمد و به شغل رفوگری قالی مشغول شد. پس از پیروزی انقلاب و آغاز تحمیل جنگ تحمیلی، از طریق جهادسازندگی با هدف بازسازی و نوسازی مناطق جنگ زده، عازم این مناطق شد و خدمات شایسته ای را ارائه نمود. سپس به عنوان پاسدار، چهار ماه دوره آموزشی در پل دختر را گذراند.

هنگام بازگشت از جبهه تمام سخنش این بود که: اگر من شهید شدم، اگر سوختم و تکه تکه شدم، و یا اگر هیچ اثری از من به جای نماند، شما هیچ گاه ناراحت نشوید. زیرا که اگر ما هزار جان هم داشته باشیم، باز هم باید فدای اسلام و میهن اسلامی کنیم.

پس از بازگشت از مناطق باختران و ایلام، به اهواز عزیمت و در عملیات پیروزمندانه میمک در بمباران هوایی مزدوران بعث در آتش و خون غلطید و نیمی از بدنش سوخت و در تاریخ 1363/08/01 قفس تن را شکست و روح آزادش در بیکران ملکوت سیری دیگر را آغاز کرد.

 

منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها

 

فرازی از وصیت نامه شهید جواد سراج

خدایا تو را به آبروی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) قسمت می دهیم که آن شیرینی شهادت و آن زیبایی شهادت را نصیب ما بگردان.

چند پیام داشتم برای دوستانم. می خواستم یک مروری برای خودم باشد و یک یادآوری برای آنها. برادران عزیزم همیشه خدا را به یاد داشته باشید و همیشه او را گواه در کارهایتان بدانید. نماز شب را به پا دارید. نماز شب صورت و قلب انسان را منور می کند و گناهان را می ریزد. به خدا متوسل شوید.

یک خاطره ای از خودم نقل می کنم: در عملیات کربلای 2 چون ما نیروی آموزش دیده بودیم یا به قول خودمان نیروی قدیمی، آموزش نداشتیم. صبح نماز را به جماعت می خواندیم و اگر صبحگاه بود، بعد از آن به همراه یکی از برادران رزمنده شروع به خواندن قرآن می کردیم تا اذان ظهر. بعد کمی استراحت می کردیم و دوباره شروع به خواندن قرآن تا اذان مغرب. در آخر متوجه شدم زمانیکه چیزی که از خدا می خواستم یا کاری داشتم، مثل این بود که با خدا دارم صحبت می کنم. چیزی از او طلب می کنم و او جوابم را می دهد.

و اما دوستان؛ مواظب باشید شیطان گولتان نزند و همیشه مراقب کارهایتان باشید.

پیامی دارم برای دوستان محصلم. برادران محصلم، درست است که اسلام احتیاج به نیرو دارد، ولی حالا احتیاج بیشتری به محصل دارد. چون اگر حزب الله صحنه را خالی کند و به جبهه برود، دیگران و فاسدان جای شما را می گیرند و بار دیگر آنها از ما جلو می افتند. پس درس بخوانید. امید امام و شهدا به شماست. اگر می خواهید به انقلاب کمک کنید بیشتر درس بخوانید.

خدایا توفیق ده که در این دنیا زیارت حسین(علیه السلام) و آن دنیا شفاعت حسین(علیه السلام) نصیبمان گردد.

 

منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها

 

زندگینامه شهید جواد سراج

شهید جواد سراج

نام پدر: عباس

تاریخ تولد: 1349/12/01

تاریخ شهادت: 1367/01/28

محل شهادت: بانه کردستان

محل دفن: گلزار شهدای طرقبه

 

تقدیر اینگونه رقم خورد که شهید جواد سراج همراه با شکفتن شکوفه های بهاری در سال 1349 چشم بر آسمان آبی بگشاید، شاید که بماند و ماندن را به دیگران بیاموزد.

در سایبان معرفت خانوادگی اش گام به گام جلو رفت و دوران شیرین کودکی را سپری نمود و حال موقع آن رسیده بود که با علم و دانش، پاسبان عقاید خویش باشد.

وی در سال 1355 وارد وادی علم آموزی شد و این مهم را تا مقطع اول راهنمایی ادامه داد و همزمان با دوران نوجوانی خویش و شروع جنگ تحمیلی پایه های اعتقادی خویش را محکم نمود.

با اصرار فراوان برای اولین مرتبه عازم میدانگاه عشق و جوانمردی شد و در عملیات والفجر 9 شرکت کرد. پس از آن به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و دلیل این عضویت را چنین توصیف می کند: "پرونده سپاه پاسداران را تکمیل نمودم و هدفم از این امر این بود که وظیفه ای را که بر دوشم احساس کردم و آن جلوگیری از تجاوز دشمن خبیث به خاک میهن و ناموسمان بود."

شهید جواد سراج پس از آن نیز چندین مرتبه رهسپار جبهه حق علیه باطل شد و پس از ادا کردن مسئولیت و وظیفه انسانی خویش، رفت تا در تاریخ 1368/01/28 در منطقه عملیاتی بانه، ندای محبوب را لبیک گوید و نام خویش را بر سر زبان آزادگان جهان ثبت کند و در رویاها بماند.   

 

منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها

 

فرازی از وصیت نامه شهید یوسفعلی زنجانی ثانی

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

خدایا مرا در این مسئولیت بزرگ صعه صدر عطا فرما و دریا دلم کن.

با عرض سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و رزمندگان اسلام.

امیدوارم سلام گرم و خالصانه فرزندت را که از کربلای جنوب ایران نثارت می کند بپذیری و همواره در پناه خدا و در جهت خدا بنده خوب خدا باشی.

مادر جان، تو برایم همواره مادری نمونه بودی و هستی. همچنانکه همیشه آرزو می کردم تا توفیق بیابیم و شرح حالت را به عنوان زنی از زنان قهرمان بنویسم تا سرمشقی برای دیگران باشد. مادر جان، تو شغل مادری و تربیت فرزندانت را به عنوان عبادتی بزرگ و تکلیفی الهی می دانستی و در قبال آن خود را در برابر جامعه و خدا و مسئول می دیدی...

مادرم، همیشه خود را شرمنده می دانم، از اینکه نتوانستم لااقل ذره ای از اینهمه زحمات و محبتهای شما را جبران نمایم. اما قول می دهم که با دعای خیر شما و یاری خداوند، همیشه در صراط مستقیم قدم بردارم و مسیر بندگی را بپیمایم.

با امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی

 

منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها

 

زندگینامه شهید یوسفعلی زنجانی ثانی

شهید یوسفعلی زنجانی ثانی

نام پدر: رمضانعلی

تاریخ تولد: 1343

تاریخ شهادت: 1363/12/23

محل شهادت: هورالعظیم

محل دفن: گلزار شهدای طرقبه

 

شهید یوسفعلی زنجانی ثانی در سال 1343 در یکی از روستاهای تربت جام دیده به جهان گشود و در خانواده ای مذهبی رشد و تکامل یافت سپس به مدرسه رفت تا آگاهانه به زیستن بپردازد. وی به تحصیل تا مقطع سوم راهنمایی اکتفا نمود و ترجیحاً به سنگر دیگری که شهادت در راه معبود بود، قدم نهاد.

شهید یوسفعلی زنجانی در بدو پیکار کفر و ایمان، به پایمردان عرصه جهاد پیوست. سرانجام در تاریخ 1363/12/23 در عملیات بدر هورالعظیم به مقام بلند شهادت نائل شد.

 

منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها

 

زندگینامه شهید حسین رمضانی طرقدری

شهید حسین رمضانی طرقدری

نام پدر: باقر

تاریخ تولد: 1346/02/19

تاریخ شهادت: 1356/11/17

محل شهادت: پاسگاه زید

محل دفن: گلزار شهدای طرقبه

 

شهید حسین رمضانی طرقدری در سال 1346 در روستای طرقدر در یک خانواده مذهبی و معتقد به دنیا آمد. در سال 1352 تحصیلات ابتدایی خود را در روستای طرقدر آغاز و این مهم را تا مقطع سوم راهنمایی ادامه داد.

شهید حسین رمضانی پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی با شرکت در بسیج و انجمن اسلامی المهدی طرقدر، در رونق بخشیدن انقلاب تلاش کرد و سپس با عشق و علاقه وافر جهت دفاع از انقلاب و اسلام، عزم رفتن به جبهه نمود و پس از گذراندن دوران آموزش نظامی در بسیج عازم جبهه جهت سرکوب نیروهای کومله و دموکرات شد و در عملیات پیروزمند خیبر و والفجر 8 حضور و رشادت های بی نظیری را از خود نشان داد.

سر انجام شهید حسین رمضانی در مورخه 1365/10/17 در عملیات کربلای 5، مسیر عالم دیگر را در پیش گرفت.

 

منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها

 

زندگینامه شهید حسن رضایی

نام پدر: محمد ابراهیم

تاریخ تولد: 1336

تاریخ شهادت: 1361/01/02

محل شهادت: شوش

محل دفن: گلزار شهدای طرقبه

  

شهید حسن رضایی در سال 1336 در شهر سرسبز و ییلاقی طرقبه دیده به جهان گشود و سالهای کودکی را در آغوش پر محبت خانواده گذراند و در بهاران علم و دانش به سوی مدرسه رهسپار شد. تحصیلات خود را تا مقطع دوم دبستان ادامه داد و پس از آن، به دلیل مشکلات اقتصادی از تحصیل باز ماند.

در سال 1357 و پس از تأسیس بسیج، به عضویت این نهاد مقدس درآمد و با شروع جنگ تحمیلی اعتقاد را پشتوانه خود قرار داد و به سوی جبهه ها شتافت.

سرانجام در تاریخ 1361/01/02 در شوش بر اثر اصابت گلوله به قلب مهربانش به شقایق های پَرپَر پیوست.

 

منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها

 

عروج عالمانه - خاطره ای از شهید محمود خلیلی طرقبه

همه جا را سکوت فرا گرفته بود و اینک ساعت یک نیمه شب است و تنها ستارگان روشنایی می دهند. من از خواب بیدار شدم و نور اتاق مرا به سوی خود کشاند. درحالیکه به پیش می رفتم در اتاق را گشودم و برادرم را یافتم که در حال مطالعه کتب اسلامی بود. گویا این کتب را دگربار مورد بررسی قرار می داد.

از او سوال کردم: چرا تا این لحظه بیدار هستی و استراحت نمی کنی؟

ایشان در جواب من گفت: این آخرین باری است که من این کتابها را مطالعه می کنم. بگذار دانش خویش را بیفزایم تا اینکه آرمان و آرزوی خواندن آنها بر دل و جانم نماند.

و آنها عالمانه در وادی عشق و طلب قدم نهادند؛ آنچنان که پیامبر بزرگ اسلام(ص) می فرمایند: اطلبوا العلم من المهد الی الحد...

به روایت خواهر شهید

 

منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها

 

فرازی از وصیتنامه شهید محمود خلیلی طرقبه

... و اکنون با کوله باری از گناه و افراط و تقصیر و ظن به سوی پروردگار در پروازیم.

شهادت کمال راه انسانی است. از آن روز که بر یگانگی خداوند قادر و منان آگاهی یافتیم؛ از آن زمان عدالت، قیامت، رسالت و امامت را به خاطر سپردیم و حرکت همیشگی را آغاز نمودیم، از آن روز که بر بودن مرگ به یقین رسیدیم، از کشته شدن بی باک و بر صبر و استقامت و علم افزودیم و آنگاه با معشوق خویش پیمان وفاداری بستیم.

خداوند را شکر که در مسائل محیط شهرم توانستم حق را بپذیرم و از باطل بگریزم. الحمدلله اگر خطا رفتم، سعی در جبران آن داشتم. لطف خدا امروز شامل حال تمامی امت اسلام شده و حرکت ها طوری است که نباید در راه جا بزنیم یا عقب گرد نماییم.

برادرانم! فردا کشور اسلامی شما را می پوید و خط از شما می جوید. عاشقانه درس بخوانید، آگاهانه عمل کنید. با هم بیاموزید و با هم مانوس شوید که شریعت از علم خارج نیست و هیچ کجا علم خلاف شریعت عمل نخواهد کرد.

 

منبع: برگرفته از کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها

 

زندگینامه شهید محمود خلیلی طرقبه

شهید محمو خلیلی طرقبه

نام پدر: علی اکبر

تاریخ تولد: 1343/08/08

تاریخ شهادت: 1362/12/05

محل شهادت: هورالهویزه

محل دفن: گلزار شهدای طرقبه

 

پاسدار اسلام و معلم سختکوش محمود خلیلی در یکی از روزهای بهمن 1343 مصادف با ماه مبارک رمضان پا به عرصه وجود نهاد و در خانواده ای مذهبی و نسبتاً متوسط دوران طفولیت و تربیتی خود را گذراند. در هفتمین سال عمرش پای به مدرسه نهاد تا الفبای علم را بیاموزد و با پشتکار و اتکای به خداوند، سالهای تحصیل را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت. در این دوران نزد معلمان، محصلی نجیب و شاگردی ممتاز و نمونه بود و در کنار تحصیل با شرکت در جلسات مذهبی به خودسازی می پرداخت. در کار کشاورزی به خانواده خویش کمک می کرد و در دوران انقلاب پا به پای سایر امت به پاخواسته و بدون گرایش به هیچ تشکیلاتی پای در عرصه مبارزه گذاشت.

پس از اخذ دیپلم و موفقیت در کنکور در دانشگاه کرمان در رشته مهندسی پذیرفته شد و با شروع جنگ تحمیلی مانند سایر سربازان اسلام به میدانگاه عاشقان عزیمت نمود.

ایشان چهار مرتبه به جبهه رفت و سرانجام در آخرین اعزام از طریق بسیج کرمان به طور داوطلبانه پس از 45 روز ایثار و مقاومت و به هلاکت رساندن شماری از بعثیان در منطقه هورالهویزه در عملیات خیبر دعوت حق را لبیک و در تاریخ 1362/12/05 به سوی معبود خویش پر کشید و نامش را برای همیشه در صفحه تاریخ بر جای گذاشت و پیکر مطهرش پس از تشییع با شکوه در زادگاهش به خاک سپرده شد.

 

 

منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها