مردی که واقعا شهردار بود
مردی که واقعا شهردار بود
مجسمه های زنده
«ما یک عده نیروی داوطلب بودیم که به فرماندهی برادررحیم عازم جبهه شدیم. همه جا به هم ریخته بود. سازماندهی وجود نداشت. رفتیم پادگان ارتش و ازشان خواستیم از وجودمان استفاده کنند...»
«کریم فریاد زد همه حاضرند. اصغر شمشیر چوبیش را در هوا تکان داد و گفت...»
«نمی دانم در آن سوز و بریز گلوله و آتش، ناصر دنبال چه چیزی می گشت...»
«من و دوتا از پسرعموهایمان از خونه جیم شدیم و راهی جبهه شدیم. هر سه ترس برمان داشته بود که با این قد نحیف و زوار در رفته نکنه برمون گردونن...»
«درد بدنم را فرا گرفته بود با بی حالی و زحمت سر بلند کردم و به سینه و شکمم نگاه کردم احمد گفت قراره به شهر خودت انتقال بدن»
خیریه حمزه سیدالشهداء(ع) طرقبه، روش بهتری در توزیع کمک های مردمی برگزیده است.
نماینده ما در محل حضور دارد، مناطق و خانواده های آسیب دیده را شناسایی می کند و مستقل از نهادهای رسمی، هدایا را مستقیماً به دست افراد نیازمند در مناطق سیل زده می رساند.
حضور نماینده خیریه به روایت تصویر - گزارش شماره 2