شبانگاه پرواز - خاطره ای از شهید حسین جمعی طرقبه
شب قبل از عملیات انگار می دانست که لحظه دیدار فرا رسیده است. درحالیکه دعای کمیل را در جمع یاران و با حضور تمام شقایق های پرکشیده می خواند لحظه ای درنگ کرد و با زمزمه "الهی تو گناه مرا ببخش" گریست و پاکی این لحظات را با فرو ریختن اشکهایش به حد اعلی رساند. فردای آن روز در صبحگاه غسل شهادت را به جای آورد و عزم سفر کرد و همراه دیگر رزمندگان در غاری پنهان شدند تا ساعت 10 شب فرا رسید و در چهار محور به خاک دشمن حمله کردند و فرماندهی یکی از محورها بر عهده شهید حسین جمعی بود. با توجه به روحیه شجاعت و مردانگی که در وجود ایشان بود به سمت دشمن پیشروی کرد. درحالیکه آن سو که دشمن در بالای تپه قرار داشت ناگهان نارنجکی را به سوی ایشان پرتاب و در زیر پای ایشان منفجر شد و این بهانه ای شد که به جمع دیگر یاران سفر کرده بپیوندد.
به روایت همرزم شهید سرهنگ پاسدار علی ورنیک
منبع: کتاب لاله های سرخ کوهستان / نویسنده: زهرا زحمت کش / ویراستار: قاسم رفیعا / ناشر: نشر ستاره ها